بیش‌فعالی درمان نشده؛ ماشین تولید پرخاشگری

بیشتر مبتلایان به بیش‌فعالی درمان نشده، به اختلالات دیگری مبتلا هستند که رفتارهای پرخاشگرانه را در آنان تشدید می‌کند.

 

 

به گزارش شفاپرستاران؛  پرخاشگری رفتار یا در حقیقت سوء‌ رفتاری کلامی یا جسمی است، این مسئله تهدید، آزار و اذیت و آسیب به اشیاء، اموال، حیوانات و افراد را در برمی‌گیرد البته پرخاشگری یک «رفتار» است و باید خاشگری را از خشم که یک نوع "هیجان" است، جدا کنیم.

پرخاشگری دو نوع است: پرخاشگری واکنشی و پرخاشگری از پیش برنامه‌ریزی شده؛ فرم واکنشی به صورت تکانه‌ای و همراه با ابراز هیجاناتی مانند خشم و تخاصم است ولی نوع پیش ورزیده، کنترل شده و همراه ریزه‌کاری‌، ترفند و دسیسه تقسیم‌بندی تعریف می‌شود.

نشانه‌های فیزیکی و کلامی پرخاشگری: شواهدی مانند فقدان همدلی، عدم احساس پشیمانی و گناه مورد توجه است. پرخاشگری می‌تواند به‌صورت کلامی مانند فحاشی، ناسزا و یا اصطلاحا بددهنی و یا به‌صورت فیزیکی و جسمی شامل تخریب اشیاء، اموال و وسایل و آتش افروزی و حتی بی‌رحمی نسبت به حیوانات و در ارتباطات انسانی به‌صورت شروع دعوای فیزیکی و آسیب رساندن به دیگران باشد.

یادگیری اجتماعی بروز رفتارهای پرخاشگرانه را تشدید می‌کند. به عنوان مثال فردی که در معرض تنبیه‌های شدید قرار گرفته بیشتر مستعد بروز پرخاشگری است.

بروز رفتارهای پرخاشگرانه به عنوان یک اختلال دلایل متفاوتی دارد این علت‌ها را می‌توان به دو دسته کلی علل زیست شناختی یا بیولوژیک و روانشناختی تقسیم‌بندی کرد.

از دیدگاه علت‌شناسی، نشانه شناسی و شدت، نوع بروز پرخاشگری متفاوت است، مثلا پرخاشگری که در سنین پایین‌تر به دلیل اختلال بی‌اعتنایی و تقابلی ایجاد می‌شود با پرخاشگری که با بیماری‌های عصبی و شناختی مختص به دوره سالمندی (مانند دمانس‌ها) ایجاد می‌شود متفاوت است.

درجاتی از پرخاشگری مرتبط با اختلالات جسمی است. لازم است در ارزیابی‌های جامع پرخاشگری به بررسی آسیب‌های جسمی نیز توجه شود ولی کماکان اختلالات روان بیشترین سهم در بروز رفتارهای پرخاشگرانه را به خود اختصاص می‌دهد.

اختلالات طبی مولد یکی دیگر از علت‌های بروز رفتارهای پرخاشگرانه است. این اختلالات دو دسته‌اند به شکلی که سیستم اعصاب مرکزی و برخی تومورها را دربرمی‌گیرند، این اختلالات سطح تحریک و برانگیختگی را افزایش و خویشتن‌داری را کاهش می‌دهد.

ADHD یا همان بیش‌فعالی ماشین تولید کننده پرخاشگری است. نیم بیشتری از مبتلایان به بیش‌فعالی، به اختلالات دیگری مبتلا هستند که رفتارهای پرخاشگرانه را تشدید می‌کند بنابراین ضرورت دارد که مبتلایان به بیش‌فعالی تحت نظر پزشک متخصص عوارض این اختلال را به حداقل برسانند.

سبک زندگی بر دو عامل سطح برانگیختگی و بازدارندگی خشم اثر دارد حتی درباره اضطراب نیز می‌توان گفت که الگوی زندگی استرس‌زا و یا استرس به عنوان یک فاکتور جداگانه در بروز پرخاشگری بی‌‎تاثیر نیست.

فقدان و یا سوگ نیز به عنوان پدیده‌ای آسیب‌زا از علل ایجاد خشم است، با توجه به سبک زندگی جوامع مختلف باید پدیده سوگ بیشتر مورد بررسی قرار گیرد، به عنوان مثال غالبا مردم کشور ما افرادی احساسی و عاطفی هستند بنابراین مسئله سوگ و فقدان در این جوامع نباید مورد غفلت قرار گیرد، این مسئله باید پیش از تبدیل شدن به عارضه مورد مداخله درمانی و روانشناسی قرار گیرد.

روش‌های کنترل خشم : مداخلاتی مثل کنترل، مدیریت و درمان پرخاشگری ضمن توجه به علت و زمینه بروز آن سهم بالایی در درمان این اختلال دارد. مهم است بدانید که پرخاشگری در زمینه‌ای مشخص ایجاد نمی‌شود (به ندرت پرخاشگری با بروز یک علت ایجاد و با رفع آن ناپدید می‌شود) بلکه در بیشتر موارد علل مختلف دست به دست هم می‌دهند تا پرخاشگری به صورت رفتار بروز کند.

از روش‌های فرزندپروی برای کنترل خشم کودکانتان غافل نشوید. 

دارو درمانی در شرایط خاص برای مدیریت پرخاشگری کارکرد دارد،  استفاده از دارو یا هر اقدام بیولوژیک دیگری نباید جایگزین درمان‌های غیر دارویی شود. آنچه به شکل پیش‌رونده در درمان اختلالات روانپزشکی و روانشناسی به طور غیر علمی جایگزین اقدامات روانشناختی شده استفاده از مداخلات بیولوژیک به جای مداخلات روانشناختی است.

برای مثال اختلال بیش‌فعالی همراه نقص توجه می‌تواند به عنوان یک ماشین مولد مسائل رفتاری و اجتماعی باشد که دارو درمانی در آن کارکرد دارد ولی گاهی به اشتباه برخی متخصصان از درمان‌ اصلی که آموزش مهارت‌های فرزندپروری به والدین است غفلت کرده و سایر درمان‌های تحریکی و مغانطیسی را جایگزین آن می‌کنند.